کد خبر : 316
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 مرداد 1392 - 17:22

دربیکی: روحانی مرد بحران‌هاست

دربیکی: روحانی مرد بحران‌هاست

با وجود این نکته که حضور مردم در پای صندوق‌های رای در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری حماسه سیاسی را در سالی که به همین نام خوانده شده رقم زده است اما اکثر کارشناسان و حتی آنهایی که اخبار انتخابات را قبل از برگزاری انتخابات رصد می‌کردند بر این باورند که این دوره نقش ستادهای انتخاباتی در حضور مردم آنچنان چشمگیر نبود.

 سایت جمهوریت گفت‌وگوی تفصیلی‌ای با بابک دربیگی در این خصوص انجام داده است که بخش‌های از آن را در زیر می‌خوانید:

*آن موقع که تصمیم گرفتم در ستاد روحانی فعالیت کنم  بین ۵۰ یا ۶۰ کاندیدا مطرح بودند و به هشت نفر نرسیده بود.من از بهمن ماه بود که تصمیم به همکاری با ستاد آقای روحانی گرفتم و از اسفند بحث ستاد شکل گرفت. اما درباره انگیزه‌های من اولا باید بگویم که حدس می‎زدم نه آقای هاشمی و نه آقای خاتمی در انتخابات کاندیدا نمی‌شوند و در نیروهای دیگر هم آن توان را ندیده بودم. بعد هم باید بگویم که  من از سال ۸۴ به آقای روحانی اعتقاد داشتم و می‌گفتم که باید برای ریاست جمهوری کاندید شوند.
 
* آقای روحانی چند تا ویژگی خوب دارد و مهم‌ترین ویژگی این است که وی با جناح‌های مختلف خیلی خوب کار می کند، انصافا من در همان مرکز تحقیقات استراتژیک دیدم هم اصلاح طلبان هم اصولگراها با وی کار می‌کردند‌ ولی در همین ترکیب و چینش، وی به دو طرف افراطی، کاری ندارد چراکه دیده‌ام آقای روحانی با افراطی‌ها کار نمی‌کند. البته آقای روحانی حاشیه هم ندارد و فردی با پیشینه روشن است و حرف و حدیث در آن جای ندارد. یکی دیگر از ویژگی های او‌ این است که حافظه خیلی خوبی دارد که این کمک بزرگی است و از سوی دیگر دکتر روحانی صراحت و پیگیری های خوبی دارد. در کنار این نباید فراموش کرد که روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک قرار گرفته است و عصاره تمام تحقیقات امنیتی و اجتماعی و فرهنگی آنجا میآید و این باعث شده روحانی به تمام امور واقف باشد.

*ترکیب ستاد مانند همان مرکز مطالعات استراتژیک بود. هم اصولگرا و هم  اصلاح طلب در آن حضور داشتند و فرد افراطی در ستاد نبود،  می‌شود گفت که از هر دو طیف در ستاد بودند، هم نزدیک به آقای هاشمی و هم نزدیک به خاتمی و میانه روها.  این ستاد هم مانند بقیه ستادها در دور یازدهم خیلی زیاد خرج نکردند.
 
*خود آقای روحانی به شدت پافشاری کرد و این رنگ(بنفش) برای ستاد برگزیده شد البته نمی‌دانم این ایده را از چه کسی گرفته بودند. خودم یکی از مخالف‌های رنگ بنفش بودم چرا که نمی‌دانستم بنفش یعنی چه چون این رنگ طیف بزرگی دارد و ترکیبی است .

*به نظرم بین عارف و روحانی یکی باید گذشت تاریخی می‌کرد و  آقای عارف گذشت. مهم این بود که فرد افراطی نیاید. اما باید به این موضوع توجه کرد که چرا روحانی اصولگرا و عارف اصلاح طلب می‎توانند با هم کار کنند اما اصولگراها نمی‌توانستند ائتلاف دقیقی به وجود آورند، این موضوعی است که اصولگراها باید درباره آن مطالعه کنند.

* حسین فریدون فعال بود، که نقش به سزایی در حفظ ستاد داشتند. زمانی که آقای هاشمی آمد خیلی‌ها روحانی را رها کردند و اگر حسین فریدون نبود ستاد پاشیده بود، همه چیز به هم ریخت ستون را حسین فریدون نگه داشت. تنها کسانی که خیلی مطمئن بودند روحانی رای می‌آورد دکتر نوبخت و حسین فریدون بود، که آقای فریدون خیلی امید داشت.

*چند تا چیز باعث شد که آقای روحانی ناگهان در نظر سنجی‎ها رشد کند، یکی حمایت آقای هاشمی و خاتمی بود و دیگری حمایت‌های اصولگراهای میانه مثل آقای ناطق نوری و آقای مطهری بود. مناظره‌ها هم خیلی کمک کردند. من وقتی مناظره اول را دیدم ناامید شدم چون بیشتر شبیه طنز بود. مناظره دوم را هم اصلا خودم نگاه نکردم و بعد که شنیدم خوب بوده البته مناظره دوم چون اقتصادی بود همه تقریبا یکسان صحبت می‌کردند و حرف‌ها یکسان بود. اما مناظره سوم فوق العاده بود و اشتباه رقبا این بود که وارد چالش با روحانی شدند چرا که دکتر مرد بحران است و الان فکر می‌کنم بزرگ‌ترین پیروزی برای نظام است و بیشترین پیروزی این بود که مرد بحران را در شرایط بحرانی انتخاب کردند و مردم به وی رای دادند. فکر می کنم در مناظرات رقبا اشتباه کردند که آتش را به‌پا کردند، فکر کنم مشاوران قالیباف، روحانی را نشناخته بودند که این باعث شد مردم به روحانی متمایل‌تر شوند.

* حماسه سیاسی در سه روز آخر به وجود آمد. دکتر جمله دقیقی گفت و معتقد بود سال ۸۸ با سال ۹۲ فرق می‌کند و باید در صحنه بود. من فکر می‌کردم اگر توافقی بین اصلاح طلبان و میانه‌روها شود شاید روحانی رای بیاورد اما ظاهرا دکتر این توافق را می‌دید و معتقد بود که باید در صحنه بود. طبیعی بود فکر کند که برنده می‌شود چون اجماع را دیده بود.

*در دوره  گذشته به خصوص در دو سال اخیر که احمدی نژاد جلوی همه ایستاد و همه فرصت‌ها را سوزاند این امید کمرنگ شده بود، ولی وقتی امید در جامعه باشد فکر همه فرق می‌کند. حس امید وقتی در جامع باشد حتی کار عادی هم مثبت دیده می‌شود، فکر می‌کنم اکنون  امیدی که ایجاد شده کم نیست و قطعا می‌تواند راه گشا باشد.

برچسب ها :

ناموجود

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.