هزینه های میلیاردی برای تیم های بی هوادار! چرا؟

اگر صرف ۱۰، ۲۰ و حتی سی میلیارد تومان برای تیم های پرطرفداری مانند تراکتورسازی توجیهات فراوانی دارد اما صرف هزینه در تیم هایی که تعداد هواداران آنها از ۳۰۰ – ۴۰۰ نفر بیشتر نمی شود و در برخی از مسابقات تعداد آمار نفرات اجرایی و انتظامی مسابقه بیشتر از تعداد هواداران است چه توجیهی دارد.
مسئله زمانی بغرنج تر و غیر قابل قبول تر می شود که این حیف و میل میلیاردها تومان پول از بیت المال و از کیسه سازمان های عمومی یک شهر صورت گیرد.
بدون اینکه بخواهیم مثالی در این مورد بیاوریم قطعا خواننده این سطور در ذهن خود تیم های بی هوادار مختلفی را در ذهن خود دارند که تنها محل خرج بودجه های ملیاردی هستند.
مسئله وقتی جالبتر می شود که بدانیم اکثر کارهای غیر فوتبالی نیز در این قبیل تیم های بی هوادار اتفاق می افتد.
اگر از  مدیران این تیم ها سوال شود که چرا تیم داری می کنید و چرا میلیارد ها تومان برای تیمی هزینه می کنید می گویند ما بومی گرایی می کنیم و برای ایجاد نشاط اجتماعی و سیاستهای بالادستی این کار را انجام می دهیم.
ولی چه کسی است که نداند این قبیل مدیران برای اینکه محل ارتزاق میلیونی و میلیاردی آنان و همچنین محل کسب شهرت و اعتبار آنان به کس دیگری واگذار نشود چه ها که نمی کنند! در آینده در این مورد بیشتر خواهیم نوشت.
گاها دیده می شود مدیریت های بی کفایتی که در سایه زد و بند های مختلف چندین سال بر کرسی برخی از این تیم ها تکیه زده اند علی رغم عدم موفقیت تیم در عرصه ورزشی و اخلاقی نمی خواهند کرسی مدیریتی خود را ترک کنند تا شاید نفس تازه ای در کالبد این تیم ها دمیده شود.
ای کاش سیاستگذاری های فدراسیون نشینان و سازمان لیگ و در کل سیاست ورزشی کشور به سمتی می رفت که به جای تقویت و حضور تیم های بی ریشه و بی طرفدار که تنها محل ارتزاق و حیف و میل بودجه های ملیاردی توسط مدیران آن تیم ها هستند ، برنامه ای طرح ریزی می شد که تیم های پرطرفدار و باسابقه دوباره احیا شده و قطب های مختلف فوتبال کشور دوباره احیا شوند.
نگاهی به سرنوشت تیم های با سابقه، پر افتخار و پر طرفداری مانند شاهین بوشهر و برق شیراز و ماشین سازی و در کنار آن اطلاع از حیف و میل و هزینه های ملیاردی تیم هایی که تعداد کارمندان باشگاه از تعداد طرفداران تیم بیشتر است مایه افسوس و تاسف هر طرفدار فوتبالی می گردد.
آیا مدیران کشوری و استانی نمی توانند فکری برای احیای تیم های قدیمی از قبیل ماشین سازی و شاهین بوشهر و برق شیراز نمایند.
چرا باید تیمی مثل ماشین سازی در دست مدیران بی کفایتی قرار داده شود تا بدترین اتفاقات وشرم آورترین بحث های فوتبالی در حول و حوش این تیم اتفاق بیفتد؟
آقایان مدیرکل و رئیس محترم اداره ورزش و جوانان هر دو شما در مورد تیم ماشین سازی و سرنوشت آن مسئول هستید و قطعا انتظار بجایی از آنان داریم که هرچه سریعتر به فکر احیای این تیم قدیمی و چاره جویی برای از میان برداشتن ناراحتی ها و نگرانی های دهها هزار هوادار این قدیم بنمایند.