ماشین سازی مهمترین کارخانه آذربایجان شرقی/ چند نکته، چند سوال
“انصاف هم خوب چیزی است.آن موقع که کارخانه را عده ای از خدا بی خبر به تعطیلی کشانده بودند و کارگران بیچاره را ۶ ماه تمام بدون اضافه کاری راهی خانه میکردند قلمتان چرا کار نمی کرد؟”
پاراگراف بالا نوشته یکی از بازدید کنندگان سایت می باشد که در جواب مقاله وارده ای با نام ” شرکت مادر تخصصی استراحتگاه مدیران سیاسی و دیپلمه” نوشته شده است.
نگاهی کوتاه به تاریخ چهل و هشت ساله کارخانه معظم ماشین سازی تبریز هر شهروند تبریزی را با افتخار، غرور، مسرت و در عین حال با افسوس و حیرت مواجه می سازد.
کارخانه ای که می توانست و می تواند چرخ زنگ زده صنعت آذربایجان شرقی و بلکه کل کشورمان را به حرکت درآورد الان چه جایگاهی در بین سایر کارخانجات و صنایع دارد؟
میزان حمایت دولتی از این کارخانه مادر چگونه است؟ سیستم فنی و دانش تخصصی موجود در کارخانه در چه وضعیتی است؟
سودده بودن و یا نبودن در چنین کارخانه مادری آیا معنا دارد؟
آیا نیاز است که مدیری توانمند، دلسوز، از خانواده صنعت، آشنا به اهداف یک شرکت مادر تخصصی و فردی غیر سیاسی در راس مدیریت این کارخانه باشد یا اینکه باید با رفت و آمد هر دولتی افراد منتسب به آن دولت وقت در این کارخانه حضور یابند و کسب تجربه نمایند و به کارخانه ای دیگر بروند؟!
آیا کارخانه ای که ماموریت ساخت صنایع باید اصلی ترین هدفش باشد باید همانند میراثی باشد که وراث هر از گاهی تکه ای از آن را فروخته و خرج غذای روزانه شان می کنند باشد؟
یکی از خوانندگان سایت مطلبی به شرح زیر نوشته است که تماما در ذیل می آید اما باید متذکر شد ما نه ضعف ها و اشتباهات فاحش و خانمان برانداز مدیر قبلی را تایید می کنیم نه دلمان رضا می دهد که کارخانه ماشین سازی را اینچنین ببینیم.
اما متن فوق:
“انصاف هم خوب چیزی است.آن موقع که کارخانه را عده ای از خدا بی خبر به تعطیلی کشانده بودند و کارگران بیچاره را ۶ ماه تمام بدون اضافه کاری راهی خانه میکردند و یا برای رسیدن به مقاصد خود به جان همدیگر انداختند کجا بودید چرا قلمتان کار نمیکرد .
الان که با تمام توان کارخانه کار میکند قلمتان گل کرده است. دفتر تهران را فروختند و یا خانه های سازمانی ایل گلی را ویران کردند کجا بودید.۵ سال قبل کجا بودید.”
دوست عزیز به نکات خیلی مهمی اشاره کردید که جای تامل دارد و باید مدیران قبلی و فعلی به این پرسش ها پاسخ دهند. اگر پاسخی داشته باشند.
به نظر می رسد مشکل اصلی کارخانه ماشین سازی در نحوه تصمیم گیری و تصمیم سازی شرکت باشد و با آمد شد مدیران تغییر نکند. چرا که سهامداران معلوم غیر پاسخگوی شرکت در سالیان اخیر همواره سیاست هایی را برای شرکت تدوین نموده اند که که چنین نتایجی به بار آورده است.
دو سوال پرسیدید و ما هم تلاش می کنیم جوابی برای دو سوال شما پیدا کنیم. می رویم تحقیق می کنیم، از مسئول و آن نماینده و آن استاندار و این رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع و… سوال خواهیم پرسید.
چون دوست داریم ماشین سازی تبریز ماشین سازی تبریز باشد نه یک کارخانه ای که یک روز می گویند ورشکسته است و حتی نمی تواند حقوق کارکنانش را بدهد. روز بعد می گویند ماشین سازی کارخانه ای سودده است.
دیگر روز می شنویم که سوله های سالن استخر به نام آهن قراضه فروخته می شود و روز دیگر می بینیم صادرات محصول به کشورهای مختلف انجام می دهد.
ما نیز در ذهن هزاران سوال داریم.
اما یک سوال در حالی که یک کارخانه تولید ورق حلبی یا بخاری گازی که نه نیازی به تکنولوژی و تخصص آنچنانی دارد و نه سرمایه ای همانند کارخانه ماشین سازی نیاز دارد سالیانه میلیاردها تومان درآمد دارد اما کارخانه ای به عظمت ماشین سازی تبریز که هرکس اندکی از صنعت بداند با پتانسیل عظیم این کارخانه نیز آشنا باشد این سوال در ذهنش بوجود می آید که چرا کارخانه در چنین وضعی قرار دارد.
کارخانه های موفق همواره به برند سازی فکر می کنند و میلیاردها تومان برای تبلیغ هزینه می کنند اما کارخانه ماشین سازی در این چند سال به برند سوزی روی آورده است شاهد مدعا هم تفکیک تیم فوتبال کارخانه از شرکت و این دست و آن دست شدن آن و وارد شدن ضربه حیثیتی به آبروی ۵۰ ساله کارخانه ماشین سازی است.
چرا مدیران دوست ندارند تیم ماشین سازی وجود نداشته باشد . تیمی که در هر سال هزینه ای کمتر از دویست میلیون تومان برای باشگاه داشته است و اگر درست مدیریت می شد می توانست حتی منبع درآمد نیز باشد.
وضعیت کارخانه ماشین سازی باید شفاف سازی شود.
باید میزان استخدام ها و بازنشسته هایش را سنجید تا به این نکته برسیم که آیا دانشگاهی به نام کارخانه ماشین سازی هنوز هم توان ساخت صنعتگرانی را دارد که هر کدام به تنهایی کارخانه ای را مدیریت می کنند و یا همواره باید منتظر مدیرانی باشد که تعصبی به نام و برند ماشین سازی ندارند و یا دوست ندارند ماشین سازی در صدر اخبار باشد.
اگر اخبار استانی و کشوری را ملاحظه کرده باشید در طول سال نهایتا اگر روابط عمومی کارخانه شق القمر کرده باشد ۱۰ خبر از کارخانه در شبکه سهند و یا روزنامه آبونه شده مهد آزادی! به چاپ می رسد.
اما تیم ماشین سازی که نام کارخانه محبوب ماشین سازی را یدک می کشد در بدترین روزگارش نیز در رسانه های دیداری و شنیداری حضور دارد.
چرا مدیران از این تبلیغ رایگاه استفاده نمی کنند؟ آیا مگر جز این است که نمی خواهند کارخانه ماشین سازی در صدر اخبار باشد.
باید واقع بین باشیم. برای ایجاد تحرک و دمیدن روحی تازه در کالبد کارخانه ماشین سازی تبریز نیاز به تغییرات در مدیران آن به چشم می خورد.
کارخانه ماشین سازی سهل است رئیس جمهور که رئیس جمهور است بعد از چهار یا هشت سال باید تغییر کند
به امید تغییرات سازنده در مدیریت کارخانه ماشین سازی تبریز که دوباره نام بلند آوازه ماشین سازی را به عنوان مهد متخصصین صنایع ماشین سازی در آفاق طنین انداز کند.
علی عباسی – منتشر شده در یکشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰