عارف گوزلی: حاشه نشینی بزرگترین چالش تبریز است
دکتر عارف گوزلی کاندیدای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تبریز است این استاد دانشگاه و فعال رسانه ای در خصوص باید ها و نباید های توجه به مناطق حاشیه ای تبریز سخن می گوید.
** آقای دکتر گوزلی! شما سالها در هفتهنامه نسیم قرهداغ که صاحب امتیاز و مدیر مسئولش هستید، درباره تبریز خصوصاً حاشیهنشینی در این شهر گزارش و مطلب منتشر کردهاید. بخش عمدهای از تیترهای این هفتهنامه به معضلات حاشیهنشینی و مشکلات حاشیهنشینان تبریز اختصاص یافته. بهشکلی که در فضای رسانهای تبریز، هفتهنامه نسیم قرهداغ را بهعنوان نشریه مردم حاشیهای تبریز میشناسند. چرا سمت و سوی عمده نشریه شما به این سو است؟
* قطعاً دلیلش برای شما آشکار است و میدانید که الان بزرگترین چالش پیشروی تبریز نه ترافیک است، نه تبریز ۲۰۱۸ و نه آلودگی هوا. اینها مهم هستند ولی بزرگترین چالش شهر تبریز حاشیهنشینی است. ۱۸ محله عمده و پر جمعیت تبریز حاشیهنشین است و چیزی حدود ۴۵۰ هزار نفر یعنی یک چهارم جمعیت تبریز در این محلات که ۱۵ درصد مساحت تبریز را تشکیل میدهند، ساکنند. تراکم جمعیتی تبریز در این محلات بالاست. سه چهارم تبریز در ۸۵ درصد وسعت آن زندگی میکنند و یک چهارم باقی در ۱۵ درصد. از قضا ۹۰ درصد خانههای این محلات ایمن نیست و بر پایه اصول شهرسازی و ایمنی ساخته نشده. بیش از ۸۰ هزار خانوار در این خانهها ساکن هستند و خانوارهایی پرجمعیت هستند. همه چیز در رقم نشان از یک معضل بزرگ دارد ولی غیر از این، مسایل دیگری هم هست که باعث شود نگرانی ما نسبت به این مساله بیشتر شود.
** چه مسایلی دیگری وجود دارد که باعث میشود عارف گوزلی دغدغه بافت فرسوده و محلات حاشیهای تبریز را داشته باشد و مثلاً معضل بزرگی مثل آلودگی هوا و ترافیک سنگین تبریز را در مقابل این مساله کوچک بشمارد؟
* این مناطق از نظر دریافت خدمات، همیشه عنوان محلات درجه سوم و چهارم را داشتهاند. در این مناطق فضاهای آموزشی دچار کمبود است، امکانات بهداشتی همیشه دور از دسترس شهروندان حاشیهای تبریز بوده، به وضع مسکنشان اشاره کردم، این مناطق به صورت طبیعی و عادی، از نرخ بالای بیکاری نسبت به دیگر مناطق تبریز برخوردارند و الان که بازار مسکن دچار رکود شده است و با توجه به اینکه شغل اکثر مردان حاشیهنشین تبریز کارگری ساختمان است، بر معضل بیکاری افزوده شده، جوانان مناطق حاشیهنشین از کمترین امکانات تفریحی برخوردارند و بیکاری هم در بین آنها بیداد میکند، از دل همین بیکاریها و نداشتن تفریحات است که اعتیاد، بزه و فحشا بیرون میآید. متاسفانه بالاترین نرخ بزه و اعتیاد تبریز متعلق به مناطق حاشیهنشین است.
موضوع حاشیهنشینی در تبریز به دلیل وسعتش با امنیت، سلامت، اخلاق و اقتصاد تبریز گره خورده است. بیتعارف باید بود. این محلات جدا از تبریز نیستند و جزیی از تبریز هستند. هر چه وضعیت انسانی و اجتماعی در این محلات بدتر شود، سرریز میکند و کل تبریز را فرامیگیرد. متاسفانه مدیریت شهری و مسئولان استانی ما توجهی به بزرگی مشکل حاشیهنشینی تبریز نمیکنند. فکر نمیکنم متوجه نباشند. همهشان متخصص در این زمینه هستند. اگر هم متوجه نبودند، باید با هشدارهای مکرر اهالی رسانه، از خواب بیدار میشدند. ببینید چهقدر توسط نشریات مختلف تبریز که هفتهنامه نسیم قرهداغ هم یکی از آنهاست، در مورد حاشیهنشینی تبریز و معضلات آن گزارش و مصاحبه و تصویر کار شده. تبریز یکی از بزرگترین و متنوّعترین ترکیبهای جمعیتی حاشیهای را در کشور دارد. مگر مسئولین متوجه این نیستند که این حجم از حاشیهنشینی چه مخاطراتی برای شهر و شهروندان دارد؟
** سالهاست که معضل حاشیهنشینی در تبریز وجود دارد. هر روز هم بر حجم و وخامت این معضل افزوده میشود. فقط گفتن از این معضل و ابراز نگرانی کردن که راه چاره نیست.
* درست است که ابراز نگرانی کردن راه چاره نیست ولی کار رسانه همین است. کار رسانه این است که آگاهی بدهد، هشدار بدهد و تحلیل بکند. راه چاره در توجه مسئولین به موضوع حاشیهنشینی است. آن هم نه توجه زبانی و قلمی. از برنامه سوم توسعه به اینور، دولت مکلف شده است که هر سال ۱۰ درصد ار حجم بافت فرسوده و حاشیهنشینی کشور را کم کند. اگر به این قانون عمل میشد ما باید در پایان برنامه چهارم توسعه دیگر معضلی بهنام حاشیهنشینی نمیداشتیم. الان سال اول برنامه ششم است و پنج سال از موعد حل این معضل گذشته و هیچ اقدامی صورت نگرفته. نهتنها از حجم حاشیهنشینی در شهر تبریز کم نشده بلکه به این حجم افزوده هم شده. بر آسیبهای اجتماعیاش هم افزوده شده.
وزارت مسکن و شهرسازی از طرف دولت مکلف است حاشیهنشینی را ساماندهی کند. یک شرکت مادرتخصصی هم ایجاد شده با عنوان «عمران و بهسازی شهری ایران». ولی چه اتفاقی افتاده؟ در خود تبریز چه اقدامی در محلاتی مثل حیدرآباد، ۴۲ متری، منبع، امامیه، مارالان و غیره صورت گرفته؟ هیچ. یعنی اینکه علیرغم آگاهی دولتمردان ما به اینکه حاشیهنشینی، حیات شهری ما را تهدید میکند، باز در عمل هیچ کاری صورت نمیگیرد. شما درست میگویید؛ با ابراز نگرانی کردن کاری از پیش نمیبریم ولی رسانه که تجهیزات و لودر و بولدوز ندارد که برود و سکونتگاههای امن و مدرن برای مردم بسازد و منتقلشان کند به آنجا.
** در شورای شهر و شهرداری تبریز مساله حاشیهنشینی همیشه جزو موضوعات بحثبرانگیز بوده و همیشه مورد توجه قرار گرفته ولی همچنان شاهدیم که اتفاق خاصی در حاشیه شهر نمیافتد.
* من قبول ندارم که حاشیهنشینی در شورای شهر و شهرداری تبریز مورد توجه بوده. این موضوع را فقط تو بوق و کرنا کردهاند تا بهرهبرداری تبلیغی از آن بکنند. الان هم که موسم تبلیغات انتخاباتی است، همه کاندیداها خصوصاً اعضای فعلی شورای چهارم که هیچ کاری برای حاشیه تبریز نکردهاند، رخت و پتو برداشتهاند و ساکن این محلات شدهاند تا بلکه از بیآلایشی و مهربانی مردم حاشیه تبریز، استفاده کنند و باز رای بیاورند و بروند تا ۴ سال بعد.
شما ببینید عمدهترین خرجهای شهرداری تبریز در طی ۳ سال و نیم فعالیت شورای چهارم صرف چه چیزهایی شده و سهم مناطق حاشیهنشین تبریز از بودجه شهرداری تبریز چهقدر است؟ یا هبه کردهاند یا پروژههای دهان پرکن با قیمتهای بالا را در مناطق برخوردار تبریز اجرا کردهاند. من نمیخواهم بحث برخوردار و نابرخوردار را مطرح کنم و بهنوعی به این سمت بروم که فقیر و غنی را دو قطب جامعه بکنم ولی مردم مناطق حاشیهنشین حق دارند، بخواهند سهم منصفانه وعادلانهای از بودجه شهر تبریز داشته باشند. منطقاً اگر یک چهارم جمعیت تبریز در این مناطق ساکناند، لااقل باید همین یک چهارم بودجه برایشان در نظر گرفته شود. در حالیکه اگر به عقبماندگی این مناطق و حجم نیازهای آن توجه کنیم، تخصیص کمتر از ۷۰درصد بودجه شهرداری تبریز به این مناطق غیرمنطقی و غیر منصفانه است.
شهرداری تبریز شرکتی دارد بهنام شرکت «عمران و توسعه تبریز». وظیفه این شرکت توجه به بافت فرسوده و حاشیهای تبریز است. بهجای اینکه به معضل حاشیهنشینی توجه کند، رفته و در چهارراه منصور، پروژه معظم عتیق را زده، یا پروژه بازار بزرگ مشروطه را در راسته کوچه احداث کرده. مگر وظیفه شهرداری پاساژسازی است؟
بههمین دلیل میگویم که هیچگاه چه در شورای شهر و چه شهرداری تبریز موضوع حاشیهنشینی و رسیدگی به مشکلات حاشیهنشینان از مانورهای تبلیغاتی فراتر نرفته و هر روز بر مشکلات آنان افزوده شده. از طرف دیگر هجوم کاندیداها در بازه انتخابات به این مناطق و وعده وعیدهای بیحساب و کتابی که برخی از این کاندیداها دادهاند و بعد از پیروزی و حضور در شورا، فراموش کردهاند، فضای بدبینی عجیبی را در این مناطق نسبت به مدیریت شهری تبریز ایجاد کرده.
حاشیههای شهر پتانسیل گریز از مرکز زیادی دارند و در زمانهای ملتهب با شیب تندی بهسمت بیثباتی حرکت میکنند. یعنی اگر فقط ملاحضات امنیتی را در نظر بگیریم، حل مشکل حاشیهنشینی کار مهمی است. بماند که اولیتهای اجتماعی و جلوگیری از بزه و اعتیاد، اولویتهای فرهنگی و آموزشی و غیره هم وجود دارد که با روند کنونی واقعاً نگرانکننده است.
** مشکل حاشیهنشینی تبریز قدمتی ۵۰ ساله دارد. احساس میشود بعد از گذشت این همه مدت، سخت بتوان این مشکل را حل کرد.
* ببینید مشکل حاشیهنشینی فقط مختص تبریز یا شهرهای بزرگ ایران نیست. همه شهرهای بزرگ دنیا در برههای با این مشکل مواجه بودهاند، ولی توانستهاند آن را مدیریت کنند. تجارب جهانی بسیار موفقی در اینخصوص وجود دارد و قابل اجرا و بهرهبرداری هم هستند. برای رفع مشکل حاشیهنشینی باید دولت و حاکمیت وارد کار شود. یعنی تا وقتی دولت و حاکمیت اعم از هیات دولت، دستگاه قضا، نیروی انتظامی و غیره پای کار نیایند، حل این معضل ممکن نیست. چون حل این مشکل علاوه بر بودجه بسیار بالایی که میطلبد و از عهده شهرداری خارج است، برخی ملاحضات امنیتی هم دارد که باید رعایت شود.
شهر استانبول زمانی با این معضل دست به گریبان بود. معضل «گئجه قوندوها» با ورود دولت اردوغان به این بحث و همکاری شهرداری استانبول ظرف یک مدت کوتاه حل شد. مهم این است که ما با بهکارگیری تکنولوژیهای بروز، سکونتگاههای ایمن و مدرن برای مردم حاشیهنشین تبریز در دیگر مناطق ایجاد کنیم و با حفظ ترکیب جمعیتی و اجتماعی این مناطق، اهالی آن را به این سکونتگاهها منتقل نماییم. خفظ ترکیب جمعیتی و فرهنگی این مناطق مهم است. چون اصل خویشاوندی و هم مُحالی در جمع شدن این افراد در یک محله، نقش اصلی را داشته. پس آنها را جوری اسکان دهیم که این نزدیکیها از بین برود.
در شهر کوالالامپور مالزی حاشیهنشینی بیداد میکرد. اصلاً وضعیت بهشکلی بود که برخی حاشیهنشینها بر روی درخت زندگی میکردند. محل برجهای دوقلوی کوالالامپور، یکی از محلات بزرگ حاشیهنشین این شهر بود. دولت ماهاتیر محمد، همت کرد و با اسکان درست حاشیهنشینها هم مشکل سکونتگاه آنها را حل کرد و هم چهره شهر را متحول نمود.
پس میبینیم که میتوان این معضل را حل کرد. اگر اتفاقی نمیافتد و فقط قول و وعده و حرف میشنویم و تذکر و ابراز نگرانی رسانهها راه بجایی نمیبرد، بهدلیل آن است که حل معضل حاشیهنشینی و رسیدگی به محرومان دیگر اولویت کاری دولت و مدیریت شهری ما نیست.
باز هم میگویم بحت فقیر و غنی نمیخواهم راه بیاندازم چون به اندازه کافی در دو دولت قبلی از این بحث متضرر شدیم. ولی معتقدم دولت و مدیریت شهری باید نگاه متعادل و متوازنی به مسایل کشور و شهر داشته باشند. اگر این نگاه متوازن نباشد، فقر تشدید میشود و فاصله طبقاتی زیاد. معضلات اجتماعی را هم نمیشود در یک محله و یا منطقه محصور کرد. راه میافتد و همچنان که گریبان مردم حاشیه تبریز را گرفته، گریبان کل شهر را میگیرد.
** ممنونم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید و با دقت به سوالات ما در خصوص حاشیهنشینی که یکی از دغدغههای عمده شما و ما هست، پاسخ دادید.
* من هم از شما و همکاران رسانهای تشکر میکنم. فکر میکنم تبریز باید نگاهش را طی سالهای آینده بر روی موضوع حاشیهنشینی متمرکز کند. چون تا وقتی این معضل با این وسعت و شدت در شهر ما باقی است، هر کاری در جهت توسعه تبریز ناکام خواهد ماند. بهترین هتل را هم بزنید و بزرگترین پلها و وسیعترین تفرجگاهها را هم احداث کنید، شهر با این حجم از حاشیهنشینی و معضلات حاصل از آن، رو به توسعه و پیشرفت نخواهد رفت.
****
سوتیتر:
موضوع حاشیهنشینی در تبریز به دلیل وسعتش با امنیت، سلامت، اخلاق و اقتصاد تبریز گره خورده است. بیتعارف باید بود. این محلات جدا از تبریز نیستند و جزیی از تبریز هستند. هر چه وضعیت انسانی و اجتماعی در این محلات بدتر شود، سرریز میکند و کل تبریز را فرامیگیرد. متاسفانه مدیریت شهری و مسئولان استانی ما توجهی به بزرگی مشکل حاشیهنشینی تبریز نمیکنند.
**
هیچگاه چه در شورای شهر و چه شهرداری تبریز موضوع حاشیهنشینی و رسیدگی به مشکلات حاشیهنشینان از مانورهای تبلیغاتی فراتر نرفته و هر روز بر مشکلات آنان افزوده شده. از طرف دیگر هجوم کاندیداها در بازه انتخابات به این مناطق و وعده وعیدهای بیحساب و کتابی که برخی از این کاندیداها دادهاند و بعد از پیروزی و حضور در شورا، فراموش کردهاند، فضای بدبینی عجیبی را در این مناطق نسبت به مدیریت شهری تبریز ایجاد کرده.
**
مهم این است که ما با بهکارگیری تکنولوژیهای بروز، سکونتگاههای ایمن و مدرن برای مردم حاشیهنشین تبریز در دیگر مناطق ایجاد کنیم و با حفظ ترکیب جمعیتی و اجتماعی این مناطق، اهالی آن را به این سکونتگاهها منتقل نماییم. خفظ ترکیب جمعیتی و فرهنگی این مناطق مهم است. چون اصل خویشاوندی و هم مُحالی در جمع شدن این افراد در یک محله، نقش اصلی را داشته. پس آنها را جوری اسکان دهیم که این نزدیکیها از بین برود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰