شورای چهارم عاقبتبهخیر نشد
کارنامه پرتلاطم شورای چهارم تبریز با نهیِ تاریخی تبریز به ۱۹ عضو آن به پایان رسید.
شورایی که قطعاً خوبیهایی هم داشت، اما سود و ثمرش در قیاس با انبوه حواشی و آبروریزی، به قدری ناچیز است که امروز به سختی میتوان در مقام تجلیل و تقدیر از شورای چهارم سخن گفت. بگذریم از اینکه در آن برهوت، ممکن بود دو سه عضو شورا، گاهی، قطره آبی به حلق تشنه شهر ریخته باشند؛ کاری به این نداریم. مخاطب این رنجنامه، کلّیت شورای چهارم است که اعضای آن، یا متخلف بودند (طبق آنچه دستگاه قضایی حکم داد و اجرا کرد) یا تماشاچیان تخلف.
چه پروژههایی که در سالهای اخیر، زمینه سرمایهگذاریشان به سختی ایجاد شده بود اما با سنگاندازی شورا عقیم ماندند و به محاق رفتند. یکی از مدیران شهر که دل پُری از رفتارهای شورای چهارم داشت، نقل میکرد که اگر تنگنظریها و کارشکنیهای شورای چهارم نبود، حجم پروژههای عمرانی و خدماتی سالهای اخیر، سه برابر وضعیت فعلی بود.
به بیان دیگر، ظرفیتهای اشتغال و بهبود وضعیت شهر میتوانست دو سه برابر وضعیت فعلی باشد؛ اما با کدام شورا؟ شورایی که به جای این که مدافع کارگر باشد، پشت کارگر قایم شد و از مظلومیت ذاتی این قشر بهره بُرد، مگر میتوانست دغدغه اشتغال داشته باشد؟ شورایی که از باجگیری پنهان و پیدا ابایی نداشتهباشد، چطور ممکن بود حامی فعالیتهای سرمایهگذاری شود؟
شورای چهارم، چهار سال تمام، مدیران باتجربه شهر را دستوبال بست و از هیچ تلاشی برای دخالت در امور اجرایی شهر دریغ نکرد. به همین خاطر است که در کنار شور و شوق عمومی از انتخابات اخیر، امروز به نظر میرسد مدیران و کارمندان و کارگران شهرداری، خوشحالترین طیف اجتماعی شهر هستند که بدون دخالتهای اجرایی شورا، میتوانند به وظایف خود برسند.
مصوبات شورا، قانوناً از دو مسیر نشات میگیرد. یا لوایحی که از سوی شهرداری ارائه میشود، یا طرحهایی که خود اعضای شورا تدوین و تصویب میکنند. در چهار سال گذشته، ندیدیم و نشنیدیم که شورای چهارم، یک طرح برای رونق شهر و سهولت مردم ارائه دهد.
عمده وظایف شورای چهارم معطوف به اظهارفضل آقایان و خانمها در نطقهای پیشازدستور و بحث روی لوایح شهرداری بود. همین وظیفه نیز به قدری آلوده به خودنمایی بود که دستور کار شورا را به کلی منحرف میکرد. همین موجب میشد جلساتی که قانوناً باید راس ساعت ۸ صبح آغاز به کار کند، از ساعت ۹ شروع میشد و گاه تا ۱۲ ظهر هم به پایان نمی رسید.
شورایی که باید الگوی اخلاق و ادب میبود، در اکثر جلسات محفل بداخلاقی و پردهدری بود. با نزدیکشدن به پایان عمر شورای چهارم، به سختی میتوان نکتهای فنی و تخصصی در باب مفاهیم توسعه شهری از این شورا به یاد آورد. نکتهای که تبدیل به اصل و قانون شود یا به عنوان «گفتمان شورای چهارم» در حافظه تاریخی شهر بماند، نیست. (هست؟) در عوض، تا دلت بخواهد، انبوهی از گفتارهای هزلآمیز و لودگی و مزهپرانی، از شورای چهارم به یادگار ماندهاست که مطایبات ملانصرالدین در قیاس با آنها باید غلاف کنند.
به عنوان خبرنگاری که چهار سال تمام در جلسات شورا حضور داشتم، یکشنبههای شورا کابوسی بود برایم سرشار از امواج منفی. اخبار شورا آنلاین و بدون کموکاست در صحن جلسات نوشته میشد. اما همین سرعت و دقت نیز آقایان را ارضا نمیکرد.
عضو شورا زنگ میزد که چرا جلوی نام اسمم پسوند «دکتر» ننوشتهای؟ آندیگری گله داشت که عکسی که از من گذاشتی مربوط به زمستان است که جوش زده بودم و باید عوض کنی، دیگری می گفت چرا خبر فلانی قشنگتر از خبر من در آمدهاست؟ و…
شورای چهارم از همان ابتدا گرفتار غرور شد، شروع بدی داشت، ادامه آن بدتر بود، با تبریز پیر و عزیز ما خوب تا نکرد، شهوت تریبون و مصاحبه داشت و عاقبتبهخیر نشد.
با گذشت این چهار سال، اعضای شورای چهارم بیش از هر فرد و مجموعه دیگری، کارنامه مردودی خود را پیش رو دارد. مردم هم به خوبی، عبرت آموختهاند که باید در انتخاب خود بیشتر دقت کنند. اکثریت شورای پنجم با پشتوانه لیست روی کار آمده است.
کلیت آن افراد متخصص و آبدیدهای هستند و همین جای امیدواری دارد. تنها بیم شورای پنجم، آنجاست که پشتوانه تحزّب آن، مخدوش به سیاستزدگی و جناحبازی شود. مسیری که در خلاف با وظایف خاص شورا و تاکیدات مقام معظم رهبری در خصوص پرهیز شورا از تعلقات سیاسی است. امید آنکه شورای پنجم با مطالعه فراز و نشیب چهار دوره شورای شهر تبریز، مسیر پویای نظارت و تصمیمسازی را به درستی بپیماید.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰