کد خبر : 545
تاریخ انتشار : جمعه 10 آبان 1392 - 13:28

جبارزاده؛ از کرسی سبز بهارستان تا والی‌گری آذربایجان

جبارزاده؛ از کرسی سبز بهارستان تا والی‌گری آذربایجان

جبارزاده یکی از همان مردان با تجربه‌ صفحه شطرنج سیاست است که بعد از سه ماه از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و اعتدال، بر مسند عالی استان آذربایجان شرقی تکیه داده است.

 

 «اسماعیل جبارزاده» از جمله ‌شخصیت‌های دو وجهی سیاسی ـ علمی آذربایجان است که اغلب مردم آذربایجان‌شرقی با نام و مسئولیت‌های او آشنایند. نماینده ‌چهار دوره ‌مجلس شورای اسلامی که کمتر کسی خنده بلند او را دیده و بیشتر با چهره‌ای جدی و در عین حال مصمم شناخته می‌شود! او بعد از یک دوره کوتاه کناره‌گیری از کارهای سیاسی بار دیگر به صدر رویدادهای استان آمد و اکنون به عنوان استاندار آذربایجان‌شرقی منصوب شده است. اینکه فرآیند انتخاب جبارزاده چه مراحلی را طی کرد بحث جداگانه‌ای است که در این مجال نمی‌گنجد.

نوشتار اخیر ما به بررسی زندگی، رویکرد سیاسی و عملکرد این نماینده ‌پیشین تبریز و آذرشهر و اسکو و استاندار دوازدهم آذربایجان‌شرقی می‌پردازد:

***

«اسماعیل جبارزاده» در سال ۱۳۳۹ در شهرستان خوی از توابع آذربایجان غربی به دنیا آمد. دوران تحصیل را در این شهر سپری کرد و با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدتی را در جبهه‌های جنگ و دفاع از آب و خاک و کیان این کشور سپری کرد. او هم مانند بسیاری دیگر از سرداران و مدیران ارشد استان، در لشکر همیشه سرافراز عاشورا سابقه فعالیت دارد. او مسئول بهداری لشکر عاشورا بود.

بعد از پایان جنگ در رشته دکترای علوم آزمایشگاهی از دانشگاه تبریز فارغ‌التحصیل شد و از همین مرحله بود که پله‌های ترقی را به سرعت طی کرد. ابتدا و به طور همزمان در سال ۱۳۷۸ به عضویت هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز و هیئت علمی انستیتو پاستور ایران درآمد.

اما علاقه او به فعالیت‌های سیاسی سبب شد تا در سال ۷۱ عزم خود را برای حضور در مجلس شورای اسلامی جزم کند. سال ۷۱ برای او خوش یمن بود. چرا که موفقیت بزرگی به دست آورد و در همان اولین سال کاندیداتوری‌اش در کسوت نماینده ‌مردم تبریز، اسکو  و آذرشهر به مجلس چهارم راه یافت. موفقیتی که تا چهار دوره ‌دیگر یعنی ۱۶ سال بعد هم دوام یافت. شاید در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تعداد نمایندگانی که بیش از چهار دوره به مجلس راه یافته باشند انگشت‌شمار باشد و جبارزاده نیز از جمله همان وکلایی است که به این افتخار نایل آمد. از همین رو در سال‌های آخر نمایندگی‌اش به چنان اعتبار و جایگاهی دست یافت که برخی از نمایندگان مجلس و حتی رئیس اصولگرای آن از تجربیات و دانش او در مورد برخی آیین‌نامه‌ها و قوانین نظر‌خواهی می‌کردند.

حداد عادل (رئس مجلس هفتم) و باهنر (نائب رئیس مجلس) هرگاه جبارزاده اخطار‌ آئین‌نامه‌ای می‌داد و یا در مورد قانون و تبصره‌ای در مجلس تشکیک پیش می‌آمد سراغ جبارزاده می‌رفتند و نظر او را نافذ می‌دانستند.

جبارزاده از همان سال‌های نخست ورود به مجلس یکی از چهره‌های اصلاح‌طلب خطه آذربایجان بود. در مجلس ششم به عضویت هیئت رئیسه مجلس درآمد و یکی از معتمدین رئیس وقت مجلس شد.

او بسیار کم حرف بود، اما وقتی کارت خود را برای تذکر آیین‌نامه‌ای بالا می‌برد قطعا یک نکته کلیدی را بازگو می کرد. در این دوره از مجلس که اکثر تذکرات آیین‌نامه‌ای از سوی هیئت رئیسه ناوارد بیان می شد کسی به خاطر ندارد که تذکر آیین‌نامه‌ای جبارزاده ناوارد اعلام شود.

وی از معدود نمایندگان مجلس ششم بود که تایید صلاحیت شد و توانست اعتماد مجدد مردم حوزه انتخابیه تبریز، اسکو و آذرشهر را جلب کند و در کنار محمدرضا میرتاج الدینی، اکبر اعلمی و عشرت شایق برای چهارمین بار در سال ۸۳  لباس وکالت تبریزی‌ها را به تن کند.

جبارزاده در حوادث سال ۸۵ مناطق آذربایجان یکی از نمایندگانی بود که راه میانه را در پیش گرفت و تلاش بسیار کرد که سوء تفاهم پیش آمده بر سر روزنامه ایران با کمترین هزینه حل و فصل شود. همان سالی که معمارزاده استاندار بود.

کارگزاران، محور فعالیت‌های سیاسی‌

جبارزاده اما در همه این سال‌ها، حفظ آرامش و سکوت خبری را به جنجال و خبرسازی ترجیح می‌داد. با این حال یکی از مهمترین شاخصه‌هایی که جبارزاده به واسطه ‌آن به شهرت سیاسی رسید، عضویت او در یک حزب سیاسی بود که واکنش‌ها و بازتاب‌های گسترده ای در سپهر سیاسی ایران ایجاد کرد. جبارزاده در سال ۱۳۷۴ به عضویت شورای مرکزی حزب «کارگزاران سازندگی» درآمد و بدین ترتیب نام خود را در میان لیست بزرگان سیاسی ـ اقتصادی آن دوران بر سر زبان‌ها انداخت.

مهم‌تر از اینها، نام او در کنار ۲۰ شخصیت مطرح سیاسی روز کشور به عنوان یکی از مؤسسین این حزب در کنار نام‌هایی چون سیدحسین مرعشی (استاندار کرمان)، کرباسچی (استاندار اصفهان، شهردار تهران)، دکتر محمدعلی نجفی (وزیر سابق فرهنگ و وزیر سابق آموزش و پرورش)، محمد هاشمی(معاون اجرایی رئیس جمهور هاشمی)،  مهاجرانی( نماینده تهران در دور اول مجلس)، فائزه هاشمی (دختر هاشمی رفسنجانی و نماینده مجلس پنجم)، اسحاق جهانگیری (استاندار اصفهان و وزیر معادن)، فروزش (وزیر جهاد سازندگی)، عطریانفر (معاون سیاسی وزیر کشور) و سایرین بیشتر به چشم آمد.

از آنجا که بدنه اصلی اعضای هیئت موسس این حزب را خاندان آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل می‌دادند (حدود ۴۰ درصد) بنابراین به جرأت می‌توان خط فکری و رویکرد این حزب را حدس زد و در کنار همه این حدس و گمان‌ها در نهایت می‌توان به این نتیجه ساده و متقن رسید که جبارزاده مانند مهندس عبدالعلی‌زاده (استاندار وقت آذربایجان شرقی) از مریدان و رهروان فکری هاشمی‌رفسنجانی است.

سنگ‌بنای حزب کارگزاران درست در مقطعی بنا نهاده شد که یک سال از عمر دولت دوم رفسنجانی باقی مانده بود. کارگزاران نخستین حزب سیاسی در ایران بود که در درون دولت شکل گرفت.

در بهمن ماه ۱۳۷۴ ،۱۶ تن از وزیران، معاونان و نزدیکان هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت ایران در بیانیه‌ای با عنوان «خدمتگزاران سازندگی» اعلام کردند در انتخابات مجلس پنجم حضور فعال خواهند داشت و فهرستی از کاندیداهای مورد حمایت خود را معرفی خواهند کرد. آنها با صدور بیانیه‌ای با عنوان «کارگزاران سازندگی» حضور خود را در عرصه انتخابات اعلام کردند.

کارگزاران توسط جمعی از مدیران وقت تاسیس شد که اغلب از ۳ استان کشور برخاسته بودند؛ کرمان، اصفهان و یزد!

حزب کارگزاران با قدرت تمام وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ شد و از کاندیداتوری سید محمد خاتمی حمایت کرد. پیروزی کاندیدای مورد حمایت کارگزاران( خاتمی) فرصت طلایی برای عرض اندام اعضای شورای مرکزی حزب بود. طبیعی بود که اسماعیل جبارزاده به عنوان عضو شورای مرکزی کارگزاران، به خاطر مسئولیتش در حزب، منتسب به اصلاح‌طلبان آن دوران باشد و این پیروزی را محصول تلاش‌های خود در استان و ایران قلمداد کند. اما او در سایه هم‌قطاران ورزیده و سیاست‌مداران مشهور حزب قرار گرفت و هرگز مثل سایر اعضای حلقه ‌اصلی که گاه و بیگاه با اظهارات جنجالی و موضع‌گیری‌های افراطی، آرامش حزب، کشور و صحنه‌ سیاست را به هم می ریختند وارد نشد. او شیوه‌ای متعادل و موضعی بر مبنای «سکوت» اتخاذ کرد و بدین ترتیب از تیررس حمله و عتاب و خطاب بسیاری از اصولگرایان تندرو در امان ماند. او از دیرباز به شیوه «اعتدال» و میانه روی در امور سیاسی معتقد بود. بحثی که امروزه بحث اصلی حکومت است.

چهار دوره نمایندگی مجلس:

جبارزاده هر چند سابقه ۱۶ سال حضور در چهار دوره مجلس ( چهارم تا هفتم) را در پرونده کاری خود به ثبت رساند اما برخلاف بسیاری از نمایندگان، بیشتر سکوت پیشه کرد و از موضع‌گیری‌های جنجالی اجتناب کرد. هرگز وارد مناقشات و مسائل بحث برانگیز بین نمایندگان نشد و چهره‌ای تقریبا آرام از خود به نمایش گذاشت. اما با این حال تا مقام عضویت در هیئت رئیسه مجلس (منشی مجلس هفتم) و نایب رئیسی کمیسیون برنامه و بودجه (مجلس ششم) پیش رفت.

او در انتخابات مجلس هفتم یعنی آخرین حضورش در پارلمان کشور، با کسب ۱۶۸۳۰۰ رای و حدود ۳۵ درصد کل آرا به کار خود در قوه مقننه پایان داد و انگیزه خود برای کاندیداتوری در مجلس هشتم و نهم را هم از دست داد و برای این کار ثبت‌نام نکرد.

جبارزاده و انتخابات ریاست جمهوری سال‌های ۸۴ و ۸۸ :

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴  همان گونه که پیش‌بینی می‌شد جبارزاده از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی حمایت می‌کرد. او حتی برخی از دیدارها و نتیجه رایزنی‌های خود با رفسنجانی را در رسانه‌ها اعلام می کرد و در نهایت هم فروردین ۸۴ یعنی دو ماه مانده به انتخابات، از تشکیل ستادی به نام «‌ستاد نمایندگان علاقمند به حضور رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری» و عضویت خود در آن ستاد خبر داد.

او حتی در بهمن سال ۸۳ یعنی چند ماه قبل از انتخابات به صحنه آمد و با ادبیاتی هشدار دهنده، از حمایت قاطع خود و حزب متبوعش سخن گفت. جبارزاده در این سخنان، بار دیگر بر حمایتش از رفسنجانی پای فشرد و اظهار داشت: مردم خیالشان راحت است که هاشمی می‌آید، این گروه‌های سیاسی هستند که نگرانند!

جبارزاده احتمال معرفی کاندیدای دیگری از سوی کارگزاران غیر از هاشمی رفسنجانی را رد کرد و گفت: اصلاً به این موضوع فکر نکردیم چون به نظر ما هاشمی می‌آید و اگر بیاید رأی می‌آورد!

نماینده تبریز در جواب به سئوالی درباره ارزیابی حمایت اصولگرایان از هاشمی رفسنجانی گفت: افتخار می کنیم کاندیدای ما مشخصات دلخواه اصولگرایان و نیز اصلاح طلبان را داشته باشد! با همه ‌اطمینانی که جبارزاده از پیروزی رفسنجانی داشت اما با این حال کاندیدای مورد حمایت او رای نیاورد و بدین ترتیب دوران سکوت سیاسی و به عبارتی بهتر «قهر سیاسی » جبارزاده از همین سال استارت خورد.

جبارزاده اما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به همراه هادی غفاری از سوی دبیر حزب اعتماد ملی به عنوان عضو شورای سیاست‌گذاری ستاد انتخاباتی استان آذربایجان شرقی منصوب شد.

جبارزاده و انتخابات سال ۹۲ ریاست جمهوری‌

در انتخابات حساس ریاست جمهوری برابر انتظاراتی که از همفکران جبارزاده می رفت او در کسوت حامیان یکی از کاندیداهای اصلاح طلب درآمد. اما سیر حمایتی او از کاندیداهای مطرح خود داستانی است. ابتدا پیش بینی می شد که بر اساس مسلک کارگزاران از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی حمایت کند. اما سوم اردیبهشت ماه ۹۲ یعنی چند روز مانده به آغاز مهلت ثبت نام کاندیداها، نام او در میان لیستی موسوم به «عده‌ای از ایثارگران و رزمندگان دفاع مقدس» منتشر شد که از کاندیداتوری محمد خاتمی حمایت می کردند. در این لیست نام افرادی مانند : دکتر پزشکیان، سردار مصطفی مولوی، حجت الاسلام مهدوی، عباس دوزدوزانی و هادی غفاری به چشم می خورند. اما به دنبال منتفی شدن حضور خاتمی در انتخابات و ثبت نام هاشمی رفسنجانی، جبارزاده بار دیگر از پدر معنوی حزب کارگزاران حمایت کرد. شنیده ها حکایت از آن داشت که جبارزاده، سبحان الهی، عبدالعلی زاده، محمدزاده و میرطاهر موسوی مسئولیت فعال‌سازی ستادهای تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی در استان های شمالغرب کشور را بر عهده گرفته بودند.

اما با رد صلاحیت رفسنجانی در شورای نگهبان، همه ‌رشته ها پنبه شد و این ستادها نیز هرگز مجال ظهور عینی و فرصت عملی برای فعالیت تشکیلاتی پیدا نکردند. در چنین شرایطی انتظار می رفت که جبارزاده از کاندیداتوری روحانی یا عارف به عنوان دو کاندیدای اصلاح طلب حمایت کند. اما حتی اگر اعتقاد جبارزاده به روحانی یا عارف قلبی و واقعی بوده باشد در ظاهر و در قالب رسانه های گروهی چنین واکنشی از او چندان به چشم نیامد و چنگی به دل نزد. او باز هم سکوت را بر حمایت آشکار از یک کاندیدای خاص ترجیح داد در حالی که هم‌قطاران او در مجلس های گذشته (مانند: سید مهدی حسینی، پزشکیان و …) حمایت خود از روحانی را علنی کردند. همچنان که نمایندگانی مانند: رحمانی، فرهنگی، منادی به استقبال ولایتی در تبریز رفتند!

جبارزاده و مواضع او نسبت به دولت احمدی‌نژاد‌

آخرین دوره حضور جبارزاده در مجلس( دور هفتم  _ ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷) با روی کار آمدن دولت اول احمدی‌نژاد همزمان بود. همانگونه که انتظار می‌رفت جبارزاده هرگز با سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد موافق و همراه نبود همچنان که با این برنامه ها چندان سر ناسازگاری نگذاشت و انتقاد جدی و خبرسازی هم با این سیاست ها از خود بروز نداد. باور او به تعامل بود و همکاری! او در کسوت یکی از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس گاه و بیگاه اخطارها و تذکرهای آئین نامه‌ای به دولت و شخص احمدی نژاد می داد.

اعتراض به احمدی‌نژاد به خاطر بدرقه ملوانان انگلیسی، اخطار آئین نامه‌ای در خصوص ۷ سئوال بودجه‌ای از رییس جمهور ، علت عدم حذف یارانه محصولات پتروشیمی، سوال در مورد واردات ۵/۶ میلیارد دلار بنزین در سال ۸۶، تذکر کتبی به احمدی نژاد به خاطر آنچه که فرافکنی دولت، تخریب دیگران و متهم کردن آنان به عدم همکاری با دولت به قصد توجیه سوء مدیریت‌ها (سال ۱۳۸۵) نامیده شد و درخواست از احمدی نژاد برای شفاف سازی و شفاف گویی و معرفی رانت خواران مورد ادعا، تذکر به احمدی نژاد در خصوص «ضرورت رعایت بی‌طرفی دولت و پرهیز از ورود به مناقشات جناحی» و تغییرات مدیریتی در خبرگزاری ایسنا (۱۳۸۶)، از جمله شاخص‌ترین رویکردهای انتقادی جبارزاده نسبت به دولت احمدی نژاد محسوب می شود.

روزه سکوت سیاسی و پرداختن به فعالیت های علمی‌

جبارزاده در سال ۱۳۸۵شرکت دارویی پلر دارو را به همراه برخی از دوستان خود بنیان نهاد. پلر دارو به عنوان یکی از شرکت های وارد کننده داروهای فوریتی و تک نسخه‌ای، در زمینه صادرات و واردات دارو، تجهیزات پزشکی، محصولات آرایشی و بهداشتی، مکمل‌های غذایی فعالیت خود را از سال ۱۳۸۵ آغاز کرد.

او به عضویت هیئت مدیره این شرکت درآمده و مدیرعاملی آن را هم عهده‌دار شد. او پیش از این مسئولیت های تخصصی دیگری را هم بر عهده داشت. مسئولیت هایی مانند ‌ریاست هیئت مدیره بیمارستان بهبود و عضو هیئت علمی انستیتو پاستور ایران!

تاسیس موسسه ربع رشیدی:

از اواسط دهه‌ ۸۰ به نظر می‌رسید که جبارزاده رویکرد علمی _ پژوهشی را بر رویکرد سیاسی صرف ترجیح می دهد و سیاسی کاری و سیاست ورزی به خاطر برخی ناکامی های سیاسی در سطح کلان حزب کارگزاران، دیگر برای او جذابیت ندارد. به همین خاطر عطای نمایندگی مجلس را از همان انتخابات سال ۱۳۸۶(مجلس هشتم) به لقایش بخشید و به سمت فعالیت‌های علمی و دانشگاهی روی آورد.

در یکی از مهم‌ترین اقدامات خود، در دورانی که هنوز نماینده مردم تبریز در مجلس بود پایه های تاسیس یک موسسه آموزشی با نام تاریخی ربع رشیدی را در تبریز بنیان نهاد و موفق شد بعد از ۵ سال پیگیری، مجوز این دانشگاه غیرانتفاعی را در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ از  وزارت تحقیقات، علوم و فناوری دریافت کند.

در مراسم افتتاح موسسه ربع رشیدی، بسیاری از مسئولان بلندپایه استان (مانند: امام جمعه تبریز و معمارزاده استاندار وقت) حضور داشتند. این امر گویای آن است که حامیان جبارزاده برای راه اندازی این حرکت علمی و دانشگاهی کم نبودند.

موسسه ربع رشیدی با توجه به کسب موافقت قطعی از وزارت علوم، بالاخره در سال ۱۳۸۶ وارد کنکور سراسری شد و در این سال در چهار رشته کارشناسی از طریق کنکور سراسری ۲۵۰ دانشجو پذیرش کرد.

با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید دکتر روحانی که بسیاری از گروه ها و شخصیت های سیاسی آگاهانه و یا ناآگاهانه خود را در پیروزی او سهیم دانسته و او را منتسب به خود می دانند! انتظار سپردن برخی مسئولیتهای سیاسی و مدیریتی به دست حلقه  دوستان دیروز بعید نیست. به هر حال روحانی منتسب به اصلاح طلبان بوده و رفاقت و دوستی دیرینه او با هاشمی رفسنجانی به عنوان پدر معنوی حزب کارگزاران هم کم چیزی نیست که بدین سادگی در سپردن پست های مدیریتی به یاران او فراموش شود. در چنین شرایطی خبر انتساب دکتر جبارزاده برای مسئولیت استانداری چندان عجیب و دور از انتظار نمی‌تواند باشد.

حالا خود دکتر جبارزاده باید بار دیگر از اشتغال خود در مراکز علمی و دارویی کم کرده و به عرصه  سیاست بیشتر بپردازد. جبارزاده یکی از همان مردان با تجربه صفحه شطرنج سیاست است که بعد از سه ماه از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و اعتدال، بر مسند عالی استان آذربایجان شرقی تکیه داده است.

برای او در این مسئولیت خطیر و حساس آرزوی توفیق کرده و روزهای خوش و خرمی را برای آذربایجان شرقی به انتظار می‌نشینیم. / نگارنده: محمد‌امین خوش‌نیت / فارس


ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.