«باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی در ادبیات ترکی

آی نیوز – استاد حیدر عباسی که با تخلص «باریشماز» بیش از چهار دهه از عمر خود را صرف خلق آثاری کرده که در آنها خرد معرفتمحور با ادبیات ترکی آذربایجانی و اندیشههای جهانی تلفیق شده است.
استاد حیدر عباسی که با تخلص «باریشماز» به معنای «آشتیناپذیر» یا «نفرتکننده از پلیدی و پلشتی» شناخته میشود، بیش از چهار دهه از عمر خود را صرف خلق آثاری کرده که در آنها خرد معرفتمحور با ادبیات ترکی آذربایجانی و اندیشههای جهانی تلفیق شده است. «باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی
به گزارش آی نیوز به نقل از ایرنا، استاد عباسی به پاس تلاشهایش در عرصه فرهنگ و ادب، گواهینامه درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده و شاعری جامعالاطراف و معرفتپیشهای پیشرو به شمار میرود که با خلاقیت بینظیرش، ادبیات کهن آذربایجان را حفظ کرده و آن را ارتقا داده است.
در نخستین نگاه، ترجمه و تفسیر مثنوی معنوی با عنوان «شرح انور» از جمله مصادیق آثار معرفتمحور «باریشماز» است که در سه جلد، طی بیش از پنج دهه تلاش به زبان ترکی آذربایجانی نگاشته شد و یکی از شاهکارهای عباسی در زمینه معرفت اسلامی است.
او نه تنها در ۶ جلد متن مثنوی را ترجمه کرد، بلکه با ترجمه، شرح و تفسیر خود، لایههای عمیق معرفتی آن را برای مخاطبانش گشود؛ اما برای شناخت عمیق «باریشماز» و آثارش از دیدگاه معرفت اسلامی شواهد دیگر بسیاری هم وجود دارد و بر همین اساس پای صحبت با دکتر «محمد مشتری»، از صاحبنظران و پژوهشگران آثار استاد عباسی مینشینیم.
«باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی در ادبیات ترکی
دکتر مشتری: استاد حیدر عباسی شاعر معرفت پیشه، متفکر کبیر، مترجم، و اندیشمند معاصر ایرانی است
وی در حالی که با شور و شعف از استاد «باریشماز» و آثار بیبدیلش یاد میکند، بلافاصله پس از «شرح انور»، به ترجمه نهجالبلاغه توسط ایشان اشاره دارد و میگوید: این اثر در ۲ جلد، متن عربی خطبهها و کلمات قصار امام علی (ع) را به زبان ترکی ارائه میدهد.
وی ادامه میدهد: «نمیازیم» هم ترجمه و شرح دعای صباح و منسوب به حضرت علی (ع) است که با شرح عرفانی استاد «عباسی»، دریچهای به عرفان عملی و سلوک معنوی میگشاید.
دکتر «مشتری» بیدرنگ «هفتاد بند استغفار» به عنوان یک متن عرفانی از استاد «باریشماز» را اینگونه معرفی میکند: این متن نشانگر عمق تأملات در سیر به سوی حق است.
به گفته وی از کنار ترجمه ۱۲ دعای صحیفه سجادیه توسط استاد «باریشماز» نیز نمیتوان به سادگی عبور کرد زیرا این اثر، از دیگر تلاشهای او برای انتقال معارف اهل بیت (ع) به زبان ترکی آذربایجانی است.
تبلور عشق الهی در اشعار «باریشماز»
دکتر مشتری که مطالعات گسترده و عمیق روی آثار استاد عباسی دارد، معتقد است که مجموعههای شعری ایشان همچون «نغمهداغی»، «کعبه و قانلی اذان»، «یار و نار»، «والعصر»، و «سس» هم سرشار از مضامین اجتماعی عمیق و آمیخته با معرفت است و در آنها عشق الهی و نفرت از ظلم و ستم به وضوح دیده میشود.
وی اضافه میکند: حیدر عباسی را میتوان در زمره خردمندانی چون حکیم سنایی قرار داد که از خلال زندگی واقعی خود و کشف مسیر حقیقت، به عمل اقدام کرده است؛ همانگونه که پیشرانان خرد و حکمت ایرانی اسلامی مرزهای معرفت را درنوردیدند، عباسی نیز با ترجمه و شرح متون، مفاهیم پیچیده را برای مخاطبان امروزی ساده و روان ارائه کرده است.
«او همچنین به مانند «سنایی» و اوحدی شاعری است که فولکلور و معرفت آذربایجان را با زبان شعر پیوند زده و در اشعارش، از جمله در مجموعه «یار و نار»، به بیان عشق الهی و نفرت از پلیدی پرداخته است.
استاد «حیدر عباسی» تواناییاش در تلفیق حکمت، ادبیات، و عرفان نمایان است و با تسلط بر زبانهای خارجی و بهرهگیری از دانش جهانی، معرفت اسلامی را در قالبی مدرن ارائه کرده اما آنچه او را متمایز میکند، ریشه عمیقش در فرهنگ ترکی آذربایجانی و تعهدش به حفظ هویت و معنویت این منطقه است.
حیدر عباسی (باریشماز)، متفکری است که زندگیاش آینهای از زندگی واقعی متوکلانه و تلاش برای ایجاد وحدت میان فرهنگها و زبانهاست؛ او با خلق تمام آثارش نشان میدهد که جریان حکمت و معرفت همچنان زنده و پویا در آذربایجان جاری است».
دکتر مشتری حیات شریف استاد حیدر عباسی را از منظری به چهار قسمت زمانی تقسیم میکند و میگوید: دفتر اوّل شامل بخش ابتدای جوانی و نوجوانی است که دهه ۳۰ تا۴۰ سده گذشته شمسی را شامل میشود.
بنیان اندیشه او، در آن زمان و با آنها در حال ساخته شدن بود، این اَمر تا نگاشتنِ تَحقیقی با موضوع «خیّام» در دبیرستان فردوسی که جزو رسالات و کتابهای آن دبیرستان ثبت شده بود، ادامه داشت؛ البتّه در آن دورانِ سخت زندگی، هنر حکّاکی هم با کَندنِ مُهرْ امضایِ اَشخاصْ، دَستمایهِ اِرتِزاقْ از این هنرِ فخیم بود.
دفترِ دوم کِلْک و خامه او، تجربه هنرهای تَجَسُّمیِ مختلف همراه با خواندنهای عَمیق و فَلسفهناکْ با طَعمِ حِکمَتْ است که غالباً با زبانِ اصلی، هر شاهاثرِ ادبیات مِلَلْ را خواندهاست. ایشان در این دوران فَرامَتنِ تمام آنها را، فراتَرْ از مَتنْ میخوانَد.
با این خواندن، «آنْسان» میشِنَود تا فَهمِ حِکمتمدارِ آن را حاصل نماید و محصول آن از آغاز تا اواسطِ دهه ۷۰، شعر نِفرت و «باریشماز» بودن است(نفرت و آشتیناپذیر از پَلشتیها، ظلمها، دَدیها، بیرحمیها، سقفها و دیوارها، مسخشدنها، گم شدن از خود …).
در دفتر سوم از داستانِ آثار و قَلَمِ استاد باریشماز، حیدر عباسی که به نوعی از خرداد سال ۱۳۷۷ و شاید حتّی مدّتی قبلتر از آن شروع میشود، ناگهان پردهها بر انداخته و با فریادِ:
قَفَسٌ مُشْتَعَلٌ صارَ جَهاتْ دَمیَ الْمَـــاءُ وَ الْمَوْتَ حَیات،
منی دوغدورماغا لعیادیر اؤلوم، لَیسَ مُنجٍ لِیَ مِنْ غَیرِ مَمات
اؤلومونْ قیمَتینَه باشْ ساتیرام ….
میگوید:
ناگهان پـرده برانداختهای یعنــی چه؟ مسـت از خـانه برون تاختهای یعنی چـه؟
زلف در دست صبا، گوش به فرمان رقیب این چنین با همه درساختهای یعنی چـه؟
شاهِ خوبانـــی و منظور گـدایـان شدهای قـدر این مرتبه نشنـاختـهای یعنـی چـه؟
نه سر زلــف خـود اول تو به دستم دادی بـازم از پـای در انداخـتـهای یعنی چـه؟
سخنت رمــزِ دهان گفت و کمر سِرّ میان وز میان تیغ به ما آختهای یعنی چـه؟
هر کس از مُهره مِهر تو به نقشی مشغول عاقبت با همه کج باختهای یعنی چـه؟
حـافظا در دل تنگت چــو فرود آمد یـار خانـه غـیــر نپرداختهای یعنــی چـه؟
آثارِ او لایه دارایِ پیامِ آشکار و عناصرِ مستقیم و اصلی تولید شده در خویش را یا همان واقعیّتِ محصولِ ملموسِ آن اَثرها یعنی ظاهرْ (در واقع همان اطّلاعات ظاهری موجود در یکایکِ کلماتِ مطروحِ مکتوب و مجسّم) چه به صورت کلمه، تصویر، صدا، نشانه یا هر چیز دیگری که برای انتقال معنا استفاده شدهاست، دیگر کاملاً عُریان، خواننده را رو به لایه پَسینِ «مَتن»اَش فرا میخوانَد که گویی «زیرْمتن» اثرش همان «متن» ظاهر، ساده و آشکار شده است.
امّا در سومین گام از دفتر سوم عُمرِ خَلقِ اثرهایشْ برای تَثبیتْ و حتّی ورود به مرحله بعد یا مراحل پسینتر، سومین لایه، یعنی لایهای که خارج از متنِ پیامهای نگاشته شده است و شامل شرایط محیطی، فرهنگی و عواملِ بیرونیِ حاکِمْ بَرْ دَرْک و اثرگذاری پیام در خبرهایِ موجود در هَر اَثَرَشْ میباشد، با صداقتِ تمام و کمال، «فَرامتناَش» را نیز در اختیارِ مخاطبینِ مُدَقِّقَاش قرار میدهد.
امّا رُبعِ خاتَمْ از آثار مُنتشره باریشماز، «رهآوردِسفرِ» است؛ اینگونه که ساعت ۲۲ روز قبل از اول آذرماه ۱۳۹۱ و چند روز پیش از عاشورای ۱۴۳۴ قمری بود که با حولوقوّه الهی مرگ از ایشان فاصله گرفته و به قول خودش: «حیاتی پُربارتر آغاز شده و امیدوار بود إنشاءَالله کارهای عقب افتادهاش عقیم نماند.
سرانجام در برگشتن به خانه، بعد از تشکّر و طلب حلالیّت از زحمتکشانِ در حق او، روی تخت بیمارستان، با دستِ راستِ نسبتاً سالِم، اوّلین اثر بعد از سکته مغزی را با مفاهیم و واژگانی بسیار متفاوت و عُریان، تحتِ عنوان «رَه آوردِ سَفر»، از این سَفر و عجیبانههای زندگی پس از زندگی، این کتاب و یادداشتهای آن را روز پنجشنبه ۱۷بهمن۱۳۹۲(۶ ربیع الثانی ۱۴۳۵) ساعت دوازدهونیمظُهر، به پایان میرساند؛ یعنی آغازی بَر خاتَمهای آثارش میشود.
«شهرام اورنگ» در ویژهنامه همایش «اِجلالِ خِرَدِ ناب» (پیشکنگره سراسری پاسداشت باریشماز) این مفهوم را بیان میدارد که در مدت بعد از بیماری، نوشتنهای جدید یا پاکنویسهای آثار قدیمتر از بیماری که خام باقی مانده بود، از ابتدای سطر اول تا آخرین واژه سطر آخر، بهمنظور آمادهسازی برای تایپ بر یک سیاق، قلم و نظم نوشته و پرداخته شده بود؛ این نظم، برنامه و دقّت در سراسر زندگی استاد حیدر عباسی تثبیت شده و همواره قابل مشاهده و احترام است.
ابعاد و جغرافیاهای مختلفی بعد از بیماری سنگین باریشماز قابل بررّسی و مداقّه افزون است، بعد از وقوع بیماری استاد و تَبِ تَکریمِ وی در جامعه، ایشان مصادف با تیرماه ۱۴۰۰، صاحب نشانِ درجه یک هنرِ ایران از شورای عالی شد و قبلاً هم – بعد از مدّتها رایزنی – به خاطر پسر مرحومشان، موافقت میکند. که بزرگداشت سراسری(۱۳۹۶) برای ایشان برگزار گردد.
او در این اَثنا، اَسنای «روز مراغه ۱۳۹۸» گشته و «نشانِ مراغی» را با تلمیحِ «کرسی حکمت و عرفان به نام کرسی اوحدی مراغهای» دریافت میکنند و همچنین در سال ۱۳۹۶ نیز به عنوان چهره ماندگار آموزش و پرورش شناخته شد(همایش اِجلالِخِرَدِنابْ) و در سال ۱۳۹۷ در نخستین همایش مفاخر آموزش و پرورش با حضور دبیرکل شورای آموزش و پرورش ایران جزو این مفاخر از ایشان تقدیر به عمل میآید.
استاد عباسی قبلاً هم در جشنواره شعر فجر ایران و نخستین دوسالانه کتاب معلّم در مراغه، صاحب تندیس و تقدیر شده بود و چندین مورد دیگر، در کنار دیدارهای مسئولان و رجال مختلف در ردههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با وی، از داخل و خارج از کشور، که تا به امروز نیز ادامه دارد.
به گزارش ایرنا استاد حیدر عباسی، متخلّص به «باریشماز»، شاعر معرفت پیشه، متفکر کبیر، مترجم، و اندیشمند معاصر ایرانی، یکی از برجستهترین چهرههای ایران، آذربایجان و مراغه در قرن معاصر است که طی سال ۱۳۲۲ در روستای «وارئوی یا ورجوی» جهانشهر کهن مراغه، مهد عارفان و شاعرانی چون اوحدی مراغهای و عبدالقادر مراغی دیده به جهان گشود.
زندگی او، که در همآمیزی عرفان اسلامی، ادبیات ترکی آذربایجانی، و اندیشههای فلسفی تبلور یافته، یادآور الگوهای کلاسیک معرفتی چون جنید بغدادی، ابوالحسن خرقانی، سنایی غزنوی، و حتی شمس و مولانا جلالالدین بلخی است.
عباسی، همچون این بزرگان، زیستنی سرشار از جستوجوی حقیقت، خلاقیت هنری، و تعالی روحی را تجربه کرده و در آثارش، از جمله ترجمهها و شروح متون عرفانی چون مثنوی معنوی، نهجالبلاغه، دعای صباح، هفتاد بند استغفار، و صحیفه سجادیه، ردپای عمیقی از عرفان اسلامی را به جا گذاشته است.
«باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی «باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی «باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی
برچسب ها :«باریشماز»، احیاگر معرفت اسلامی ، آی نیوز ، ادبیات ترکی ، باریشماز ، حیدر عباسی ، حیدر عباسی باریشماز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰