روایت حمالی که در تاریخ جاودانه شد!
«حمال عمو» فرد بیسوادی بود که در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی میگذراند تا از این راه رزق حلالی به دست آورد.
به گزارش آی نیوز ، در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر «حمال» معروف است. روایت میشود؛ این عارف که به «حمال عمو» هم از او یاد میشود، فرد بیسوادی بود که در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی میگذراند تا از این راه رزق حلالی به دست آورد.
یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچههای شلوغ بازار مشغول حملِ بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین میگذارد و کمر راست میکند. صدایی توجهاش را جلب میکند؛ میبیند بچهای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که «ورجه وورجه نکن، میافتی»! در همان لحظه بچه به لبِ بام نزدیک میشود و ناغافل پایش سُر میخورد و به پایین پرت میشود.
مادر جیغی میکشد و مردم خیره میمانند. حمال پیر فریاد میزند «نگهش دار»! کودک میان آسمان و زمین معلق میماند، پیرمرد نزدیک میشود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد. جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس از او سوالی میپرسد؛ یکی میگوید: تو امام زمانی، دیگری میگوید: حضرت خضر است، کسانی هم میگویند جادوگری بلد است و سِحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج ماندهاند و هر یک به گونهای واقعه را تفسیر میکنند، به آرامی و خونسردی میگوید: «خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر. من همان حمالی هستم که پنجاه، شصت سال است در این بازار میشناسید. من کار خارق العادهای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یک بار من از خدا خواستم، او اجابت کرد.»
اما مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد. « تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن، که خواجه خود روش بندهپروری داند.
برچسب ها :آی نیوز ، تبریز ، حمالی که جاودانه شد ، خبر خوب ، روایت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰