ماهیگیری رسانهای از هوای آلوده تبریز
هوای تبریز، در حال تجربه آلودهترین روزهای چند سال اخیر است. آلودگی دلایل خاص خود را دارد. از حوزههای ترافیکی و حمل ونقل شهری گرفته تا واحدهای صنعتی غرب شهر.
بدیهی است که در چنین وضعیتی، فکر و ذکر دستگاههای متولی باید معطوف ساز و کاری باشد که وضعیت موجود را تعدیل کند.
در کنار این موضوع، رسانه سالم و سازنده نیز باید در وهله نخست اطلاعرسانی خود را معطوف اقدامات دستگاههای مسئول، و در وهله دوم تشویق مشارکت شهروندان کند.
اما ظاهراً دامنه این آلودگیها به حدی غلیظ و گسترده بوده که به مرور، به آلودگی فضای رسانهای استان نیز کشیده شدهاست. تارنمایی که وجهه کسبوکار آن همواره در بین فعالان فرهنگی اشتهار دارد، به یکباره دلسوز شده و وجه خبری و تحلیلی به خود گرفتهاست.
هوا آلوده است اما انگار همین هوای آلوده جان میدهد برای ماهیگیری رسانهای! چه ناگوار که در این گیر و دار، برخی دستگاههای متولی، بدون توجه به اغراض منفعتطلبانه، چنین فضایی را تغذیه میکنند و چه تلخ که مفاهیم ارزشمند و مهمی چون «استقلال رسانهای» و «اخلاق رسانهای» چنین مظلومانه لگدمال میشوند.
حافظهها آنقدر هم ضعیف نیست. ذهن عموم مردم هنوز به خاطر دارد زمانی را که عدهای بیسرپناه، شبها به زیر پلهای حاشیههای شمالی شهر، به خود می لرزیدند. زمانی را که حرکت عمرانی و اجتماعی شهر چنان کند و بیاثر بود که رده توسعه تبریز به شهرهای درجه دوم و سوم کشور پایین آمده بود.
مترو در ۱۰۰ متر اولِ خط یک خاک می خورد و ارادهای برای بهحرکتانداختن آن نبود. باغلار باغی را با هزار ترفند، تغییر کاربری داده بودند و اتوبان پاسداران، لایه شناوری بود بر روی آبهای دامنه عینالی. کوچکترین پروژههای عمرانی، دستکم سه سال وقت و هزینه بیتالمال را هدر میداد.
اینها، بعلاوه دههها کاستی و معضل دیگر… آن روزها رسانه مدعی استقلال و اخلاق قصه ما در فضای گل وبلبل خود سیر میکرد و به جز کپیوپیست اخبار روابطعمومی، چیزی در چنته نداشت.
اما امروز در فضای انتخاباتی و اقتصادی، انگار اوضاع فرق می کند. عدهای از هماینک عزم خود را جزم کردهاند تا راه اخراجیهای شورای چهارم را کماکان ادامه دهند و در این راه، چه مضحکانه، قیافه اپوزیسیون مدیریت شهری گرفتهاند!
افکار عمومی هیچ گاه رسانه باجگیری و رانتجویی را که بخواهد از دردهای مردم، نردبان ترقی برای خود بسازد، نخواهد بخشید. و صد البته تاریخ عظیمالشان فرهنگ و مطبوعات، بسیار خطیرتر و متعالیتر از آن است که وقعی بر جریانات خرده و ریزه مطبوعاتی نهد. تاریخ برای قضاوتهای خود، دغدغههای بزرگتری دارد…
»»»»»»»»»
کاظم رضایی باسمنجی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰