نکوداشتی برای تبریز / داستان کشتی تبریز ورزشهای وارداتی آمدند؛ ورزش ملیمان بیگانه شد
ورزشی دیرین و کهن در منطقه که روزگاری مربیان و ورزشکاران موفقی در آن حضور داشتند .رشتهای که نیروهای کارامدی به کشور معرفی کرد اما اکنون به حال و روزی افتاده است که کمتر کسی رغبت پیگیری حوادث و رخدادهایش را دارد.
دیگر رحیم پشم فروشی در آن دیده نمیشود که با وجود تمامی مشقتهای این رشته بازهم بدان اهتمام ورزد. دورهی رشتههای دیگررسیده و کشتی گویی از عرش به فرش آمده است .برای ریشه یابی علل ناکامیها در این رشته پیگیریهای لازم برای گفتگو با پشکسوتان این رشته صورت گرفت. در طول مسیر با مجید حمیدی که خود مقطعی در دوران اوج کشتی دوران حضور داشت هم صحبت شدیم .او آن چنان از پرشور بودن مسابقات بین آموزشگاهی دههی چهل و پنجاه شهر تبریز سخن گفته بود که اشتیاق ما برای شنیدن سخنان سایر پیشکسوتان در این زمینه فزونی مییافت . او ما را دقیقاً به محلی برد که بسیاری از پیشکسوتان در آنجا حضور یافته بودند و آن مکان جایی جز، زور خانهی تختی نبود .صحبتهای مان حالتی میزگردی پیدا کرد و چاشنی زورخانهای و ورزش پهلوانی نیز بدان اضافه شد و زحمت کشان این عرصه نیز مجال صحبت یافتند .
اولین فردی که در مورد ضعف کشتی استان سخن گفت، ریاست وقت هیئت کشتی، حاج علی ابراهیم زاده )جهانبخش) بود .او مصاحبه را این چنین آغاز میکند: در حالی که ۳۲ سال سن داشتم و کشتی میگرفتم، فروغی رییس تربیت بدنی آن دوره، به سراغ من آمد و گفت کشتی برای سر وسامان یافتن به تو نیاز دارد . من نیز هنوز کشتی میگرفتم و قصد خداحافظی نداشتم و گفتم من تنها یک کشتی گیرم و قبول این مسئولیت بسیار سخت است .
ابراهیمزاده ادامه میدهد: بالاخره پذیرفتم وقبول مسئولیت کردم .هدفم از بیان این حرفها، اشاره به حضور افرادی در این دوره است که از جنس این رشته نیستند. مربیان ما کشش و توان رقابت با تهران و سایر استانهای قدرتمند کشور را نداشتند و ما باید یک مربی کاربلد به شهر خود میآوردیم . وقتی افراد خود از کشتی نباشند، این گونه میشود .
او میگوید: وقتی مدیری توانایی کسب اعتبار و پول برای این رشته نباشد، دیگر چه انگیزهای برای این جوانان کشتی گیر باقی خواهد ماند . زمانی ما حرفی برای گفتن داشتیم، در حالی که هنوز مازندران موفقیتی بدان صورت در کشتی نداشت. افرادی مثل حاج علی اکبر صبحی بیرون میمانند.
این پیشکسوت کشتی یادآور میشود: یکبار فروغی به منزل مان امد و گفت هرچه میخواهی به تو میدهیم کشتی را متحول کن و افراد لاعبالی را از کشتی بیرون کن .برای ما حسابی در بانک ملی باز کردند و از این حساب برای کشتی خرج میکردیم و همیشه مقداری هزینه هم اضافی میماند .
نوبت به احد سالکی میرسد .او را از پیشکسوتان ورزش زروخانهای میدانند . او نیز صحبتهای حاج علی ابراهیم زاده را تایید میکند و از داستان کشتی پهلوان تبریز با پهلوان تهران سخن میگوید. کشتی این دو با استقبال فراوانی صورت میگیرد و از بالای روزنهی گنبد کستی این دو را تماشا میکنند .البته رویارویی این دو به بازار تبریز نیز میرسد که میاندارشان آنها را کشتی نگرفتن دعوت میکند .سالکی نیز این مثال را در جهت حضور یک مدیریت قوی میزند .کار را به کاردانش بسپارید و ببینید چگونه میتوان مدیریت کرد . با حرف نمیشود مشکلات را حل کرد .باید بدان عمل کرد .
بازهم ابراهیم زاده وارد بحث میشود و خاطرهای در مورد ایوب بنی نصرت ذکر میکند و میگوید : بنی نصرت در مسابقات انتخابی اول شده بود، اما جدیدی را به جای او انتخاب کرده بودند. ایوب پیش ما آمد و موضوع را از او جویا شدم و گفت مرا انتخاب نکرده اند. برادرم در آلمان حضور داشت .با او تماس گرفتم و گفتم اینها همیشه پیش شما میآیند و خورد و خوراکشان از شماست .چگونه میشود ایوب بنی نصرت ما در مسابقات اول میشود و جدیدی را جای او میفرستند .همین حرفها باعث شد تا ایوب بنی نصرت به تیم ملی بازگردد .
فریدون مطیع شرع نیز در تایید این صحبتها به مسالهی پرویز هادی میپردازد و میگوید :پرویز هادی از باسمنج کمیل قاسمی را شکست میدهد اما قاسمی به مسابقات اعزام میشود .لااقل میشد بین این دو در تمرینات مسابقه انتخایی برگزار کرد . اما چنین اتفاقی صورت نگرفت .
علی اصغر سپیدی که مرشد زورخانه و سرمربی ورزش باستانی جمهوری آذربایجان بوده است، سخنان جالب تری به زبان میآورد .او سخنان خود را چنین آغاز میکند :زمانی ما در کشتی موفق بودیم اما ورزشهای وارداتی آمدند و ورزش ملی مان بیگانه شد . وقتی من برای هدایت ورزش باستانی آذربایجان انتخاب شدم، آنها تقریباً در نقطهی صفر این رشته قرار داشتند .
او ادامه می دهد: ما با جمهوری آذربایجان، همین تیم باستانی کاران ایران را شکست دادیم . ماهها قبل در مصاحبه هایم هشدار داده بودم که همانطور که کشتی بیگانه میشود همین ورزش باستانی ما نیز از ما گرفته خواهد شد .این اتفاق صورت گرفت .در حالی که جالبتر اینکه بعد از این پیروزی مرا استیضاح کردند و من هم همین گفته را تکرار کردم. با این وضع حتی شاید جایگاه دومی ورزش پهلوانی کشور، به خطر افتد.
سپیدی یادآور می شود: رییس فدراسیونی آمده بود که فرق بین ضرب و طبل را نمیدانست و به گودال، چاله میگفت وضعیت رشتهی باستانی و حتی کشتی نیز اینگونه میشود . چالشهایی که حتی به صدا و سیما نیز رسید و همراهان آقای مهرعلیزاده در فدراسیون در تصویب اساس نامه عاجز مانده بودند . همگی آقای اسبقیان را میشناسیم .ایشان خود ورزشکارند و به ورزشهای ملی -مذهبی مان، اهمیت فراوانی دارند، زمانی که ایشان حضور داشتند این رشته نیز پیشرفت کرد اما زمانی که ایشان رفتند شاهد افول مجدد این رشته بودیم .
فریدون مطیع شرعی وضعیت کشتی استان را همچون کشتی فرنگی و مربیگری بنا میداند و میگوید: وقتی به بنا اختیارات ندادند رفت و کشتی فرنگی افت کرد .وضعیت کشتی ما نیز به همین منوال است. وقتی کسی رییس هیئت کشتی میشود باید از او حمایت کرد و اختیارات لازم را به او داد . زمانی که ایوب بنی نصرت رییس هیئت کشتی شد، مشکلات زیادی برای او بوجود آوردند . وقتی اختیارات داده میشود شاهد موفقیتهای بسیاری میشویم. به گونهای که ما با کشتی پیشکسوتان به مسابقات جهانی رفتیم و بعد از مدتها روی سکو رفتیم و سوم شدیم .
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰