کد خبر : 7883
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 فروردین 1397 - 3:42

شفق: می گفتند که تیم باید ببازد/ اگر شکایت کنم تیم ملی از جام جهانی محروم می شود

شفق: می گفتند که تیم باید ببازد/ اگر شکایت کنم تیم ملی از جام جهانی محروم می شود

 ناصر شفق عصر امروز در نشستی صمیمی با اصحاب رسانه تبریز حضور یافت.

به گزارش آی نیوز به نقل از ترجمان صبح، ناصر شفق که در سال های اخیر موضوع بازپس گرفتن مالکیت باشگاه تراکتورسازی تبریز توسط وی از مهمترین موضوعات فوتبال تبریز بوده، عصر روز شنبه در نشستی که با اهالی رسانه داشت در مورد موضوعات مختلفی صحبت کرد: 

با ۷۰۰ میلیون تومان تراکتور را خریدم/ فکرش را نمی کردند تیم به لیگ برتر صعود کند

دو کارخانه تراکتورسازی و ماشین سازی در آن مقطع که اعلام کردند دیگر قصد باشگاه داری ندارند و داستان از آنجا شروع شد. تراکتورسازی و ماشین سازی مثل دو بال پرنده بودند که نام ورزش آذربایجان را زنده نگاه داشته و همواره تیم ملی ایران خالی از شیر بیشه آذربایجان نبود. در آن تاریخ بنده با مسئولان استان صحبت کرده و گفتم که دو باشگاه تراکتورسازی و ماشین سازی قصد تیم داری ندارند، ما خواهش کردیم که تیم داری را ادامه دهند ولی زیر بار نرفتند.

با توجه به اینکه تراکتورسازی از محبوبیت ویژه ای برخوردار بود و چند سالی در آستانه صعود به لیگ برتر ناکام مانده بود. این باعث شده بود که نوعی ترس در تیم به وجود بیاید و تیم به لیگ برتر نمی آمد. تراکتور فقط متعلق به آذربایجان نیست، متعلق به شمال غرب، متعلق به همه ایران و همه افرادی است که به زبان ترکی و آذری تکلم می کنند. چه در ایران، چه در چین و چه در هر کشور دیگری که فکرش را بکنید. تراکتورسازی به خاطر هوادارانی که دارد حیف بود در لیگ برتر نباشد.

رئیس هیات رئیسه باشگاه آقای نواب بودند و آقای مهندس صفرنژاد، مهندس صفرلو و چند تن از عزیزان دیگر در زمانی که تراکتورسازی در اختیار سازمان گسترش وزارت صنایع بود گفتند که ما در هشت سال ۲۸ میلیارد هزینه کرده ایم ولی تیم به لیگ برتر صعود نکرده است.

من از آنها خواهش کردم که یک سال هم به فعالیت تیم ادامه دهیم و من مسئولیت آن را بر عهده گرفتم که اگر تیم لیگ برتری نشد همه هزینه ها را پرداخت نمایم. وقتی که ما مدیران کارخانه را به ادامه فعالیت محاب کردیم، تیم را به من واگذار کردند. قیمت یک تیم لیگ یک در آن زمان ۴۵۰- ۵۰۰ میلیون بود که ما تراکتورسازی را به قیمت ۷۰۰ میلیون تومان خریداری کردیم. با کمک هواداران عزیز تیم لیگ برتری شد. خیلی ها فکرش را نمی کردند تیم لیگ برتری شود چرا که تیم ما تحولات زیادی کرده بود و جوانان زیادی را در خود جای داده بود.

می گفتند که تیم باید ببازد/ اگر برخی مسائل را بگویم آجر روی آجر بند نمی شود!

هر سی سال که می گذرد دیگر اطلاعات محرمانه تلقی نمی شوند و من بسیاری از ناگفتنی های صعود تراکتور را نوشته ام که زمانی آن را خواهم گفت. اگر بخواهم از آن روزها صحبت کنم آجر روی آجر بند نخواهد شد، چرا در تبریز ما را به زمین تمرین راه نمی دادند و یا می گفتند آقای شفق این تیم باید ببازد وگرنه هزینه های زیادی برای ما خواهد داشت. من می گفتم نشاط جوانان آذربایجان چقدر می ازرد؟ هزار میلیارد، ده هزار میلیارد؟ اگر کفه ترازو را بگذاریم این هزینه ها خیلی کم بودند که برای تراکتورسازی شد.

با مصیبت های بسیار تیم به لیگ برتر آمد. خوشبختانه زمانی که تیم به لیگ برتر آمد اقبال اجتماعی برای تیم بسیار زیاد شد و مردم هوادار واقعی تراکتور بودند تا این تیم در لیگ برتر تثبیت شود. معمولا بعضی از آدم ها همیشه در موقع پیروزی می آیند آنها برای سهم خواهی سراغ تراکتور آمدند. من در تابستان آن سال گفتم تیم تان را لیگ برتری کردم و اینک هزینه هایی که کرده ام را بدهید تا تیم را تحویل بدهم. صحبت از آن شد که در لیگ یک هزینه ۴ میلیارد است ولی در لیگ برتر این هزینه زیاد است و کارخانه نمی تواند آن را متقبل شود.

من گفتم این موضوع را مکتوب کنید که این کار را انجام دادند. اول مدیرعامل امضا کرد ولی این برایمان کافی نبود و همه هیئت مدیره امضا کردند و مجمع عمومی هم تایید کرد.

فرهنگ عیبی یوخ را در آن دوره جا انداختیم

می دانستم که برای تراکتور صد هزار نفر می آیند. اگر این تیم شاداب باشد ۷۰ هزار نفر تماشاگر حداقل تماشاگری است که برای این تیم به ورزشگاه می آید. این تیم نماینده مهدی باکری ها و بزرگان خطه آذربایجان است. زیاد آمدن مردم تقصیر من نبود.

من در دوران خودم هم مخالف رکیک صحبت کردن بودم. من حتی یک کلمه رکیک از هوادار می شنیدم با وی برخورد می کردم. ما اول تیم حریف را تشویق و سپس تیم خودمان را تبریک می کردیم؛ هو کردن را از ورزشگاه حذف کرده بودیم. فرهنگ عیبی یوخ را در آن دوره جا انداختیم و این فرهنگ در تمامی شهرها حفظ شد. متاسفانه میوه که خیلی زیاد رسیده باشد طمع به آن زیاد می شود.

وجود آیت الله آل هاشم یکی از دلایل آمدن من به عرصه است

من در این فرصت آمدم و آمدنم نیز دو دلیل داشت. دلیل اول و مهم این بود که احساس کردم امام جمعه ای برای تبریز آمده که علاوه بر افتخار آشنایی با ایشان از قدیم، ایشان یک نمونه کامل راهبر جامعه هستند و شخصیت خوبی در تبریز برجای گذاشته اند.

اتفاق بسیار خوبی است که امام جمعه به ورزشگاه می آید. این نشان می دهد که حمایت از سوی این نهادها هم امکان پذیر است. ارتباط ایشان با مردم را که دیدم متوجه شدم ایشان به قول خودمان مشتی هستند احساس کردم مردم سالاری دینی به خوبی ایفا شده و این بهترین زمان بود که حرفم را بگویم. خیلی ها می گویند چرا شفق باشگاه را تحویل داد؟ واقعیت این موضوع البته چیز دیگری بود. آقای اسبقیان به من گفتند که تراکتورسازی باید ۱۷۰ میلیون بدهد تا در یادگار تمرین کند!

علیه من شب نامه پخش کردند/ می گفتند شفق مزدور است!

۴-۵ ماه پیش که اعلام کردم باشگاه برای دوستان نیست که بخواهند آن را بفروشند. چرا که دو بار نمی شود یک باشگاه را فروخت این تیم در سال ۸۸ به تعداد ۶۴۰ نفر سهام دار داشت.

مگر می شود در چنین شرایطی آن را فروخت. ۱۰۰۰۴۴۴۴ به این دلیل به وجود آمد که فوتبال منبع درآمد شود همان گونه که در حال حاضر شاهد فعالیت سامانه های مختلف هستیم. ما برای اولین بار این کار را کردیم. متهم به این بودم که چرا از دولت پول نمی گیرم؟

مردم پول این تیم را تامین می کردند و دلیلی نداشت که دست گدایی به جایی دراز کنیم. برند تراکتور به تنهایی خود حافظ منافع کل تیم تراکتورسازی در بالاترین حد بود. تعجب می کنم که مثلا هفته گذشته بازی حساس تراکتورسازی و سپیدرود رشت از شبکه ورزش پخش نمی شود ولی بازی سایپا و سیاه جامگان پخش می شود در حالی که از نظر آمار بینندگان تراکتورسازی از تعدد بسیار بیشتری برخوردار هستند و این حق تراکتورسازی است که بازی هایش از تلویزیون پخش شود.

ما درصد اندکی را برای هیات موسس در نظر گرفتیم که ساختار با هر لرزشی به هم نخورد. از هر پنج سال یک بار نیز هر کس که خود را شایسته می داند برنامه هایش را به مردم اعلام کرده و برای هدایت تراکتورسازی آغاز به کار شود. من نگاهم این بود که این حرکت پویا به حرکت پر شتاب تراکتور تداوم ببخشد.

سال ورود من به تراکتور شب نامه پخش کردند که شفق مزدوری است که نگذارد این تیم لیگ برتری شود. من این تیم را همان سال اول لیگ برتری کردم. برنامه سال دوم ما ماندن و درخشش در لیگ برتر بود، سال سوم قهرمانی در لیگ برتر، سال چهارم درخشش در آسیا و سال پنجم قهرمانی در آسیا در برنامه مان بود! امسال برخی ها از قهرمانی تیم در آسیا صحبت می کردند در حالی که اینک تیم برای بقا می جنگد. من یادم نمی آید که در زمان ما محرومیتی وجود داشته باشد.

کسی که تراکتور را سیاسی کند دشمن این تیم است

همه می دانند که تیم در چه دوره ای محروم شده است. فرد باید ابتدا معاش خود را تامین سپس به ارتقا فکر کند. این درست نیست که محرومیت را به جان بخریم و هر کاری بکنیم. الان من نمی دانم در تراکتورسازی مسئول نقل وانتقالات کیست؟ اختیاریه های فیفا شوخی نیست! باید نسبت به آن واکنش نشان داد. می گویند گذشتگان بدهی ایجاد کردند؟

منظورشان کدام بدهی هاست. سپاه فرزند این ملت و موج بلند استقلال کشور بوده و حریم حرمت این مرزهاست. آیا وضعیت تیم باید طوری باشد که سپاه مقابل مردم قرار بگیرد؟ تراکتور یک امر ورزشی است و ربطی به سیاست ندارد.

کسی که تراکتور را سیاسی کند دشمن این تیم است. تراکتور یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی است. تراکتور می تواند محل فیضی برای همه باشد چه اهالی رسانه چه اهالی ورزش و چه کسانی که در این عرصه فعالیت می کردند.

قرار بود پس از آرام شدن شرایط امنیتی تیم را به من بازگردانند

ما هر چقدر زور زدیم تیم را ندادند چرا که زورشان بیشتر بود. من بی زور از کجا می توانستم تیم بگیرم؟! من تیم را به آقای پورجمشید که یک سالار مرد بود سپردم. وی هیچ گاه دروغ نگفت و نگفت که تیم مال شفق نیست. وی در جاهای مختلف گفت که تیم مال آقای شفق است و به احترام رفاقت تیم را دادند و هیچ گونه مبلغی دریافت نکردند.

در نامه توافقی ما آمده شده بود که اگر شرایط امنیتی منطقه آرام شود تیم بایستی به ناصر شفق بازگردانده شود. چون من اگر این کار را نمی کردم تیم را از بین می بردند. از آن شب آخر نمی گویم که ۲۱ سال بعد خواهم گفت که چرا دوست نداشتند تیم لیگ برتری بماند و چرا دوست داشتند تیم سقوط کند و چرا آقای اسبقیان برای تمرین از ما پول می خواستند.

من در حین کسب سهمیه آسیایی در اولین سال تیم را واگذار کردم. می خواستند که آن سال ما دوازدهم سیزدهم شویم تا سال بعد ما را راحت به سمت سقوط سوق دهند ولی من با فروش محمد نصرتی تیم را از نظر مالی نجات دادم.

اگر شکایت کنم تیم ملی از جام جهانی محروم می شود

کشتی تراکتور را سوراخ کرده اند و در حال غرق شدن است. من چهار سال قبل نامه ای به مهدی تاج نوشته و اظهار داشتم پیرو شکایت سال ۹۰ که مشکلات امنیتی باشگاه حل شده بود پیرو تصرف دوستانه باشگاه تا کنون بنده از مراجعه به مراجع قانونی خودداری کرده ام ولی اگر فدراسیون این موضوع را پیگیری نکند بنده به فیفا شکایت می کنم.

اگر به فیفا شکایت کنم منفور خواهم شد و تیم ملی نمی تواند به جام جهانی برود. جو عمومی می گوید که برای احقاق حق شکایت کن. اگر هواداران تراکتور بخواهند من شکایت خواهم کرد. این اتفاق همین الان باید بیافتد یا حل شود. بسیاری از هواداران از مصیبت های سال ۸۷ ما خبر ندارند. آقای آجرلو در برنامه موج نود گفتند که می خواهم باشگاه را بفروشم که من اعلام کردم نمی توانند مال غیر را بفروشند. بنده شکایت خودم را به رئیس شواری امنیت ملی و مقام معظم رهبری تقدیم کردم. با وجود تایید ادعای من تا کنون اقدامی برای تحویل باشگاه به من نشده است.

برچسب ها :

ناموجود

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.